به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ عصر قاجار یکی از مهمترین دورههای هنری ایران به شمار میآید زیرا هنر غرب به ویژه در نقاشی در میان هنرمندان بیشتر گسترش پیدا کرد. هنر نقاشی در دوره قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود و تلاش همزمان برای تقلید از سنتهای درباری و بهدنبال آن دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن این بود که هنرمندان در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی چندان موفقیتی به دست نیاوردند و ثمره آن نیز کاهش تدریجیِ روش ایرانی و گرتهبرداری از آثار نقاشان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبکهایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود.
«شکوه هنر قاجار» شامل نه مقاله از جنیفر اِسکِرس، نویسنده و پژوهشگر اسکاتلندی است که توسط مترجمان این کتاب از منابع مختلف گردآوری شده و مباحثی چون فرهنگ قاجار، سیر تحولات تصویری، معماری، کاخسازی، باستانگرایی و مشخصا کاشیکاریِ این دوره را در برمیگیرد. اسکرس از جمله پژوهشگرانی است که چندین دهه در حوزه هنرهای خاورمیانه و ایرانِ عصر قاجار قلم زده و از قضا کمتر مورد عنایت و شناخت محققان و خوانندگان داخل واقع شده است.
عناوین مقالات این کتاب عبارتند از هنر ایران از نگاه سیاحان بریتانیایی قرن نوزدهم، تفریح و تفرج در شرق و غرب: سه رویارویی میان ایرانیان و اروپاییان در عصر قاجار، هنر و معماری عصر قاجار، باستانگرایی در هنر قاجار، سیری در کاخهای سلطنتی قاجار، معماری و تزئینات کاخ گلستان: اهداف و دستاوردهای فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه، تجلی فرهنگ مذهبی و عامیانه در کاشیکاری قاجار، نقش رنگ در مضامین و تکنیکهای کاشیکاری قاجار و علیمحمد اصفهانی کاشیکار تهرانی.
تاریخ و فرهنگ عصر قاجار، همچون هر دورهای، علاوه بر نارساییها و کاستیها، محاسن و دستاوردهایی نیز داشته است که برخی از آنها مبتکرانه و بعضا بیسابقهاند. اما به هر حال وجه انتقادی این فرهنگ، بهویژه طی دهههای گذشته و از سوی برخی منابع، گاه چنان غالب و چیره بوده که سایر جوانب را تحتالشعاع خود قرار داده و به حاشیه رانده است. بر مبنای همین معیارها و سازوکارهای نظری و جانبدارانه، مبحثی به نام «هنر قاجار» نیز حوزهای کممایه با برداشتهایی سطحی و غیراصولی از فرهنگ و هنر غرب شمرده میشد و در قیاس با شاهکارهای هنریِ اعصار گذشته ایران (بالاخص تیموری و صفوی) کمتر رغبتی را برای تأمل و تفحص برمیانگیخت.
اما به مرور زمان، با مطالعات بیشتر و فراگیرتری که در این زمینه صورت گرفت، برخی پژوهشگران معاصر -چه در داخل کشور و چه خارج- با دیدگاهی خوشبینانهتر، یا دستکم بیطرفانه، برای هنر قاجار -بنا به شرایط و مقتضیات زمانیِ عصری که در آن پرورش یافته بود -ارزش و اعتبار ویژهای قائل شدند و آن را صاحب هویتی مستقل و منحصر دانستند- اگرچه هنر ادوار گذشته جایگاه دیگری برای خود داشت.
در بخشی از مقدمهی این کتاب آمده است: «تاریخ و فرهنگ عصر قاجار، همچون هر دورهای، علاوه بر نارساییها و کاستیها، محاسن و دستاوردهایی نیز داشته است که برخی از آنها مبتکرانه و بعضاً بیسابقهاند. اما به هر حال وجه انتقادی این فرهنگ، علیالخصوص طی دهههای گذشته و از سوی برخی منابع، گاه چنان غالب و چیره بوده که سایر جوانب را تحتالشعاع خود قرار داده و به حاشیه رانده است. به مرور زمان، با مطالعات بیشتر و فراگیرتری که در این زمینه صورت گرفت، برخی پژوهشگران معاصر – چه در داخل کشور و چه خارج – با دیدگاهی خوشبینانهتر، یا دستکم بیطرفانه، برای هنر قاجار ارزش و اعتبار ویژهای قائل شدند و آن را صاحب هویتی مستقل و منحصر دانستند»
کتاب «شکوه هنر قاجار» با ترجمه علیرضا بهارلو و مرضیه قاسمی و مقدمهی مهدی مکینژاد در 296 صفحه، مصور و با قیمت 80 هزار تومان، از سوی انتشارات خط و طرح روانه بازار نشر شده است.
نظر شما